افتخار نميكنيم برترينيم،افتخارمان اينست برترينها ما را انتخاب كرده اند...

كاربر عزيز!چه ميزان از اين وبلاگ راضي هستيد؟

آمار مطالب

کل مطالب : 108
کل نظرات : 13

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 6
باردید دیروز : 2
بازدید هفته : 6
بازدید ماه : 47
بازدید سال : 511
بازدید کلی : 55295

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان وبلاگ ميلاد برتـــــــر،و





نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 6
بازدید ماه : 47
بازدید کل : 55295
تعداد مطالب : 108
تعداد نظرات : 13
تعداد آنلاین : 1



تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : ميلاد آسوده
تاریخ : چهار شنبه 26 بهمن 1390
نظرات


حالات چشم در دانشگاه
 


هنگام درس دادن استاد سر کلاس:
(-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-)

وقتی استاد خبر امتحان می‌دهد:
(o.O) (o.O) (o.O) (o.O) (o.O) (o.O)

موقع امتحان:
(←.←) (→.→) (←.←) (→.→) (←.←) (→.→)

وقتی استاد موقع امتحان حواسش را جمع می‌کند برای مچ‌گیری:
(↓.↓) (↓.↓) (↓.↓) (↓.↓) (↓.↓)

وقتی که نمره‌ها اعلام می‌شود‌‌:
͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏)

تاريخ : جمعه ۳۰ دي ۱۳۹۰



تعداد بازدید از این مطلب: 215
موضوعات مرتبط: هفته نامه گل آقا , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : ميلاد آسوده
تاریخ : چهار شنبه 26 بهمن 1390
نظرات
يا اولي‌الالباب!

sar003564546546.jpg

اهل تهرانم
روزگارم بد نيست
مانده‌ام در تب و تاب شر و شورِ همه جا درهمِ مغشوشِ
شلم شوربايي!
*‌*‌*‌
من كلاغي ديدم
كه ويار شامپو داشت به جاي صابون
و پنير كوپني را مي‌فهميد
و خبر داشت ز اقصاي جهان
و به «كارتر» مي‌گفت: «قار» تر!

شهرداري ديدم
زرد مي‌كرد خيابان و دكاكين را
غاز را حس مي‌كرد
نرده‌ها را برمي‌داشت
باد لاستيكها را خالي مي‌كرد
دكه دستفروشان را مي‌بست
من نماينده شهري را ديدم
نطق مي‌كرد بلند
(نطق پيش از دستور)
و به يك جاده آسفالته شهري قانع بود
من سفيري ديدم
«دوغ» را با دوشاب تحليل سياسي مي‌كرد!
«كشك» را مي‌سابيد!
من وزيري ديدم كه گزارش مي‌داد
كه چه انجام شده‌ست
ـ و چه خالي مي‌بست!
شاعري ديدم من در هپروت
رفته از كاج بلندي بالا
چوبدستي در دست
به «ابوالقاسم فردوسي» مي‌گفت: الواط
و به رستم مي‌گفت:
«شعبان بي‌مخ»!
من به او مي‌گفتم:
«اي سخنهاي تو چون بعضي اشعارت سست
مرده را پشت سرش حرف زدن نيست درست»!
من رئيسي ديدم،
كه طبابت مي‌كرد
و وزارت مي‌كرد
و سفارت مي‌كرد
و وكالت مي‌كرد
و كتابت مي‌كرد
و صد و شصت و سه تا شغل دگر…!
من، همه، اينها را ديدم
وقتي كه نبودم خواب
يا اولي‌الالباب!

علي بونه گير، هفته‌نامه گل‌آقا پياپي ۴ سال ۱۳۶۹


تاريخ : چهارشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۰


تعداد بازدید از این مطلب: 167
موضوعات مرتبط: هفته نامه گل آقا , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : ميلاد آسوده
تاریخ : چهار شنبه 26 بهمن 1390
نظرات


نام كتاب: لطيفه‌هاي ريزه ميزه و شوخي‌هاي مدرسه‌اي
نويسنده: هادي بنايي و حسين ابراهيمي (الوند)
ناشر: گل‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آقا
عمالدين قرشي

«یک روز دکارت به کافه‌ای می‌رود، پشت میز می‌نشیند و آماده سفارش دادن می‌‌شود. پیشخدمت به طرفش می‌آید و می‌پرسد: جناب، صورت غذا می‌خواهید؟. دکارت جواب می‌دهد: فکر نمی‌کنم و فورا ناپدید می‌شود...»

احتمالا شمای خواننده در خیالات‌تان مرا به خاطر نوشتن این لطیفه ظاهرا بی‌مزه شماتت می‌کنید اما چند لحظه (حداقل تا پایان متن) صبر کنید و بگذارید با هم کمی درباره لطیفه صحبت کنیم:
واقعیت این است که وقتی از لطیفه سخن به میان می‌‌آید با یک دنیا ریزه‌کاری و شیرین‌کاری سر و کار داریم. در این دنیای مختصر و مفید هیچ‌چیز بدتر از کلی‌گویی و درازگویی نیست. پس همین حالا اولین نتیجه را می‌گیریم: این‌که در لطیفه همیشه می‌خواهیم لُبّ مطلب را بشنویم. برنارد شاو معتقد بود لطیفه کوتاه‌ترین قطعه ادبی است که نویسنده ندارد. این همان نتیجه‌ دومی است که عمران‌صلاحی به زبانی دیگر می‌گوید: لطیفه ظاهرا شبیه قصه است و ماجرایی را تعریف می‌کند، اما با آن فرق دارد. لطیفه منتهای ایجاز است و بدون شاخ ‌و برگ، در حالی که قصه پر از شرح و توصیف است. لطیفه و قصه هر دو به ادبیات شفاهی تعلق دارند و هر دو روایت می‌شوند و راوی دارند و با داستان که به ادبیات مکتوب تعلق دارد، تفاوت می‌کند (البته گاهی لطیفه و چیستان همسایه دیوار به دیوار همدیگر می‌شوند). لطیفه چون هنری است شفاهی، هیچ محدودیتی برای خودش نمی‌شناسد و هیچ‌کس هم نمی‌تواند آن را محدود کند. هر کسی از لطیفه اجرای خاص خودش را دارد. گاهی از خط قرمزها عبور می‌کند. سازندگان لطیفه، خود مردم هستند، چرا که بهترین داروی رفع یبوست روحی، لطیفه است.

بسیار خوب، با کمک دو نتیجه‌ای که تابه‌حال گرفتیم، باید فهمیده‌ باشیم که لطیفه موجودی چموش است که آرام و ..

تعداد بازدید از این مطلب: 163
موضوعات مرتبط: هفته نامه گل آقا , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


تعداد صفحات : 1
صفحه قبل 1 صفحه بعد


به وبلاگ من خوش آمدید-ما افتخار نميكنيم برترينيم ولي افتخارمان اين است كه برتر ينها ما را انتخاب كرده اند...


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود